پيروزي انقلاب اسلامي ايران كه از آن به عنوان «پديده قرن بيستم» ياد ميشود و برخي بنيانگذار آن را «بزرگترين شخصيت قرن بيستم » نامیدهاند، از تحولات شگرف دوران معاصر است. پيروزي انقلاب روح تازهاي در كالبد بيمار و فرسوده جهان اسلام دميد و سبب خيزش و بيداري ملتهای مسلمان گشت و پس از آن نيز این انقلاب توانست الگوی جديدي از اداره كردن جامعه به جهانيان ارائه دهد. مردمسالاري ديني، الگوي اداره جامعهاي بود كه برضد استثمار و استعمار شرق و غرب برخاسته و ميكوشيد تا گفتمان تازهاي را در اين زمینه شكل دهد. نظام برخاسته از انقلاب اسلامي و ويژگيهاي آگاهيبخش آن، از همان آغاز مورد تهديد دشمنان قرار گرفت كه جنگ تحميلي عراق عليه ايران، تنها بخشي از اين تهديدها بود.
زمان زیادی از پذيرش قطعنامه 598 نگذشته بود كه كتاب آيات شيطاني بهوسیله سلمان رشدي، يك نويسنده مسلمان هنديالاصل داراي تابعيت انگلستان، انباشته از توهين و افترا به مقدسات اسلامي منتشر شد و تبليغات بسیاری حول و حوش آن به راه افتاد. در مقابل، تظاهرات و واكنشهاي فراواني نیز صورت گرفت و شماری از مسلمانان به شهادت رسيدند و اوضاع جهان اسلام دچار تشنج گشت. در چنين شرايطي، حضرت امام خميني (ره )فتواي تاريخي خود را درباره ارتداد سلمان رشدي اعلام كرد و با وجود ایستادگی غرب در برابر اين حكم، ملتهاي اسلامي و بسياري از دولتها در همان ابتدا، به نوعي از اين حكم حمايت کردند و كنفرانس اسلامي نيز در هجدهمين اجلاس سالانه خود آن را تأييد کرد. اين فتوا نه تنها سبب افول جنبشهاي اسلامي نشد، بلكه انرژي بالقوه حاصل از سالها تحقير، ملتهای مسلمان را شعلهور و چهره واقعی غرب را نيز آشکار ساخت.
** حكم (فتوا) الهی حضرت امام خميني (ره)
بسمه تعالی
انالله و انا الیه راجعون
به اطلاع مسلمانان غیور سراسر جهان می رسانم مولّف کتاب آیات شیطانی – که علیه اسلام و پیامبر و قرآن تنظیم و چاپ و منتشر شده است – همچنین ناشرین مطلع از محتوای آن، محکوم به اعدام می باشند. از مسلمانان غیور می خواهم تا در هر نقطه که آنان را یافتند سریعاً آنها را اعدام نمایند تا دیگر کسی جرأت نکند به مقدّسات مسلمین توهین نماید و هر کس در این راه کشته شود شهید است ان شاء الله. ضمناً اگر کسی دسترسی به مولّف کتاب دارد ولی خود قدرت اعدام او را ندارد، او را به مردم معرفی نماید تا به جزای اعمالش برسد.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
روح الله الموسوی الخمینی
25/11/1367
حضرت امام خميني(ره) از منظر يك فقيه و عالم علوم اسلامي و صاحب جايگاه مرجعيت و همچنين در مقام نائب امام عصر(عج) و حاكم حكومت اسلامي، اين فتوا (حكم) را صادر کرد.
از مجموع کلمات فقها چنین استنباط میگردد که رتبه و منزلت مرتد نزد فقیهان (شعیه و سنی) مقامی است برزخ بین مسلمان و کافر. به این معنا که وی را بالاتر از کافر و پستتر از مسلمان میشمارند، لذا چنین تعبیر میکنند: «فوق الکافر دون المسلم». با تعمّق در سیر کلی بحث و تأمل در آرای گوناگون فقهی، چنین استنباط میگردد که: پیش درآمد مکتب غنی اسلام، گرایش توأم با تفکر و پذیرش آمیخته با استدلال است. از اینرو با چنین پیش درآمدی، تزلزل در عقیده و روی گردانی از حقیقت آشکار دین پذیرفتنی نیست؛ بهخصوص که این انکار و ارتداد توأم با اعلام صریح مواضع و تشویش سایر افکار و توهین و تهمت باشد.
در همه نظامهای سیاسی موجود دنیا، اقدام برای "براندازی"جرم است، و چون در نظام سیاسی اسلام، عقیده دینی، پایه و اساس آن را تشکیل میدهد، از اینرو، "ارتداد" اقدام برای براندازی تلقی میشود. در حقیقت، همه نظامهای حقوقی - و از آن جمله اسلام - اتفاق نظر دارند که براندازی، اقدامی مجرمانه و قابل تعقیب و مجازات است، و آنچه بین اسلام و قوانین امروزی تفاوت میکند، تحلیلشان از موضوع ارتداد است که از نظر فقه اسلامی، مصداق براندازی شمرده میشود، زیرا مکتب، زیربنای نظام اسلامی است و برای پاسداری از "کیان نظام"، به ناچار باید جلوی ارتداد را گرفت، ولی در نظامهای سیاسی دیگر، چون دین نقشی در نظام اجتماعی ندارد و دولت صرفاً بر مبنای قوانین بشری شکل میگیرد، لذا تغییر عقیده دینی براندازی به حساب نیامده و منع قانونی ندارد.
از سویی دیگر ارتداد، آثار زیانبار در "جامعه انسانی" به بار می آورد، زیرا ارتداد، محیط پاک عقیده و ایمان را آلوده میسازد و از این نظر جامعه را در معرض تباهی قرار میدهد. و با توجه به اینکه ایمان و عقیده، نقش بنیادین در رفتار و اخلاق انسانها دارد، از اینرو مرتد نه تنها خود را به شقاوت میافکند، بلکه با آشکار کردن انحراف خویش، دیگران را نیز در معرض سقوط فکری و اخلاقی قرار میدهد.
لذا آزادی انسانها نباید موجب تجاوز به حقوق دیگران شود و بر این اساس تجاهر به ارتداد و فسق وپردهدری و هتک مقدسات مردم و تضییع حقوق آنان و آلوده کردن محیط سالم جامعه به حکم عقل و شرع ممنوع است. شخص مسلمان سابقهدار در اسلام اگر علناً مرتد شود و مقدسات دینی را زیر سؤال ببرد همچون غده سرطانی خواهد بود که به تدریج به پیکر سالم جامعه سرایت میکند و چه بسا از بعضی توطئههای سیاسی علیه اسلام و جامعه مسلمین حکایت میکند و در حقیقت محارب با آنان است.
نگاهي كوتاه به كتاب آيات شيطاني و زندگی سلمان رشدی نشاندهنده اين است كه سلمان رشدي که دارای پدر و مادر مسلمان بوده و خود از اسلام خارج شد، با توهین های بیشماری که به پیامبر عظیم شان اسلام و دیگر بزرگان دین اسلام کرده از نظر فقهی مرتد فطري تلقی شده است و خود را مصداق كامل اين حكم در زمینه ارتداد و سبّ نبي قرار داده است.
لذا مباني فقهي و سیاسی و عقلی و تاریخی امام خميني(ره) در صدور فتواي ارتداد سلمان رشدي بسيار مؤثر بوده است. در واقع ميتوان گفت اين فتوا بر اساس اين مباني صادر شده است.
توهين به پيامبر(ص)و ـ العياذبالله ـ خطاب ایشان با تعبیر ماهوند، به لحاظ فقهي، مجازات سنگيني در پي دارد و سلمان رشدي كه خود در حوزه مطالعات اسلامي كار ميكرد، بيگمان از اين مجازات آگاه بوده و ميدانسته است كه مسلمانان با كسي كه به پيامبر مقدسشان توهين ميكند، چه برخوردي خواهند كرد. افزون بر اين، سلمان رشدي که در كتاب خود، مكرر به توهين و اهانت به دیگر شخصيتهاي ديني و اسلامي ميپردازد هيچ عقل سليمي نميتواند بپذيرد كه در برابر يك ميليارد و نيم مسلمان، به راحتي در يك كتاب، موهنترين عبارتها درباره مقدسترين افراد به كار رود.
شايد انگيزه تعيين اين مجازات در اسلام بدين لحاظ باشد: 1. كسي نتواند بهراحتي به مقدسات توهين كند؛ 2. توهين به اين مقدسات توهين به كساني است كه براي اين مقدسات احترام ويژهاي قائلند؛ 3. درحاليكه به لحاظ انساني و اخلاقي و عرفي، انسانها در مخاطب قرار دادن طرف مقابل رعايت ادب و احترام را به جا ميآورند، سلمان رشدي همه اين مسائل را زير پا ميگذارد و اعتقادات مسلمانان را به بازي ميگيرد. به راستي مجازات اين فرد چه ميتواند باشد. در آيين اسلام، توهين به پيامبران دیگر نيز همين حكم را در پي دارد.
اصول حاکم بر رفتار حضرت امام خمینی (ره) در برخورد با کتاب آیات شیطانی
بررسي سيره عملي حضرت امام خميني(ره) دراينباره آشكار ميسازد كه امام خميني(ره) در تصميم به صدور فتوای ارتداد سلمان رشدی، پايبند به اصول و قواعدي بوده كه مهمترين اين اصول بدین شرح است:
1- اصل احترام به آزادي بيان و رد آزادي اهانت
حضرت امام خميني(ره) همه مردم را در چارچوب نهضت اسلامي آزاد ميدانست، ولی همچنانكه در برخورد امام با مسائل ديگر بیان شد، آزادي توطئه را رد ميكرد و آن را مقيد به قوانين اسلام ميدانست و قانون اساسي را نيز چارچوبي براي آزادي تلقي ميكرد.
بر اين اساس، امام خميني (ره) درباره سلمان رشدي و كتاب آيات شيطاني معتقد بود كه سلمان رشدي آزادي بيان را با آزادي اهانت در هم آمیخته و آن دو را اشتباه گرفته است. بنابراین، در برابر كسي كه اعتقادات يك ميليارد و نيم انسان را به باد اهانت و استهزا ميگيرد، برميخيزد و در اين راه، اقدام به صدور فتوا میکند.
2- اصل محوريت اسلام در همه زمينهها
حضرت امام خميني(ره) سياست را در پارادايم هدايت مطرح ميكرد. در اين پارادايم، اسلام و عمق اصول آن، محور و مدار همه چيز است. ايشان حفظ اساس اسلام را اصلي اساسي و از اهم فرايض ميدانست و معتقد بود در راه حفظ اسلام بايد از همه چيز گذشت.
امام خميني (ره) در راه حفظ اسلام، ضرورتهاي ديپلماتيك مانند ايجاد روابط و مناسبات گسترده با غرب را روا نميدانست و بر اين اساس، در ماجراي سلمان رشدي كه اساس دين را هدف گرفته بود، به دفاع از دين برخاست و پرده از چهره پليد غرب برداشت.
3-اصل بيداري و هوشياري در برابر توطئههاي بيگانگان
امام خميني(ره) بر اين اصل تأكيد ويژهاي داشت و ناهوشياري در برابر توطئههاي بيگانگان را آنگونه میپنداشت که گویی فردی با دست خویش، خود را به هلاکت افکند. از اینرو، همگان را از این امر آگاه میساخت که ماجراي سلمان رشدي اول ماجراست و استعمار از اين مارهاي خطرناك و قلم به دستان اجير شده، فراوان در آستين دارد.
ايشان غفلت از اين ماجرا را ناروا و آن را يكي از ترفندهاي استعمار ميدانست كه به جنگ مقدسات مسلمانان آمده است تا ارزشهاي آنان را سست کند. اين رويكرد امام نشان داد كه مسلمانان بايد بيدار و هوشيار باشند و اجازه ندهند كسي به مقدسات آنها توهين كند.
4-اصل نگاه به درون در برابر توطئههاي بيگانگان
حضرت امام خميني(ره) به اين اصل معتقد بود كه نميتوان به نيروهاي خارجي و كشورهاي بيگانه تكيه کرد و در اين ماجرا نيز ميخواست اين نكته را برجسته سازد كه اسلام ابزارهاي نيرومندي در برابر بيگانگان دارد که يكي از اين ابزارها، فتواي مذهبي است. البته بايد گفت راههاي ديگري براي پيگيري اين موضوع وجود داشت، ولی امام اين راه را ترجيح داد.
5-اصل حفظ و حراست از انقلاب و معرفي ارزشهاي اصيل آن
امام خميني(ره) با طرح اين فتوا بر آن بود هويت اصلي انقلاب اسلامي ايران را به مسلمانان جهان معرفي كند و تمايز ميان اسلام ناب محمدي و اسلام آمريكايي و نیز دیگر حکومتها را روشن سازد و اين ماجرا سبب شد انقلاب ايران برجستگي بيشتري بیابد و ماهيت آن بيش از پيش آشکار شود.
اگرچه برخی از تحليلگران، پيامدهاي فتواي (حكم) امام خميني(ره) درباره ارتداد نویسنده كتاب آيات شيطاني را بر سياست خارجي و منافع ملي جمهوری اسلامی ايران سنگين ارزيابي ميكنند و بیان میدارند دولت جمهوري اسلامي بايد هرچه سريعتر از اين بار گران رهايي يابد ، ولي ميتوان نتايج مثبت آن را در سطح خارجي و بينالمللي به این شرح برشمرد:
1. نشان دادن نيروي قوي اسلام و وحدت ميان فِرَق گوناگون مسلمانان؛
2. طرح انديشههاي اصيل انقلاب اسلامي؛
3. توجه مسلمانان جهان به نفوذ رهبري مستحكم حضرت امام خميني(ره)؛
4. مقابله با تحريفهاي مذهبي غرب برای تضعيف باورهاي معنوي مسلمان و فروريختن شکوه و جلال غرب و شعارهاي دروغين آن؛
5. آشكار کردن ماهيت سران سازشكار كشورهاي اسلامي و ايجاد تمايز ميان اسلام ناب و اسلام آمريكايي؛
6. مرزبندي مرزهاي فرهنگي و حمایت از آن.
و اما نتيجه اي كه ميشود از مطالب مطرح شده، در چهار بعد فقهي، عقلي، سياسي و حقوقي گرفت اين است كه :
*از نظر فقهی: سلمان رشدی مصداق کامل مرتد فطری است که کشتن او واجب است.
*از نظر عقلی: سلمان رشدی ناقض کامل آزادی بیان و حقوق بشر است.
*از نظر سیاسی: اقدام سلمان رشدی تلاش برای براندازی حکومت دینی از طریق توهین به مقدسات دینی مردم است.
*از نظر حقوقی: براندازی، اقدامی مجرمانه و قابل تعقیب و مجازات است.
خدايا چنان كن سرانجام كار تو خشنود باشي و ما رستگار
محمد رضا صمدي – كارشناس ارشد علوم سياسي